روایت «فارس» از «ضرب و شتم شدید چند زن در اتوبوس به دلیل حجاب» / هیچ مسافری از ما حمایت نکرد
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۵۰۴۶۸
فارس نوشت: ضرب و شتم دو زن محجبه یزدی (مادر و دختر) در اتوبوس شهری، چندی است که در فضای مجازی در کانالها و گروهها دست به دست میشود. زن محجبه یزدی میگوید: « دختران به آخر اتوبوس رفتند و با ایجاد سر و صدا، هلهله کنان و دست زدن به رقاصی نیز پرداختند در حالی که هیچ کدام از مسافران و رانندگان اعتراضی نکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریمزاده زن معلم یزدی یکی از زنان ماجرای شامگاه ۱۹ دی ۱۴۰۱ در اتوبوس شهری یزد درباره جزئیات حادثه ضرب و شتم خود و مادرش به خبرنگاران، اظهار کرد: حادثه ساعت هفت شب در ۱۹ دی ماه در منطقه آزاد شهر یزد در اتوبوس مسیر میدان امام علی (ع) به سمت آزادشهر در قسمت گلستان شرقی اتفاق افتاد. من به همراه مادرم در حال بازگشت به مسیر خانه بودیم که در ایستگاه روبروی پارک بزرگ آزادشهر سوار اتوبوس شدیم. چند نفر در اتوبوس بودند و ما قرار بود در این مسیر و در ایستگاه مقصد پیاده شویم.
اصل ماجرا از کجا شروع شد؟
دختران بعد از ما در مسیر خیابان سوار اتوبوس شدند، در حالی که در آن حوالی یک دبیرستان دخترانه و در جوار آن نیز یک باشگاه ورزشی هست، چون خارج از وقت مدرسه (شب) بود و دختران لباس مدرسه به تن نداشتند و حجاب نامناسبی هم داشتند، احتمال میدادیم از باشگاه بیرون آمده باشند.
یکی از دختران که کشف حجاب کرده بود در حال عبور از کنار مادرم در راهرو اتوبوس بود و مادر من به او گفت «خوشگلم شالت را سر کن» و او گفت «چشم و ببخشید» و شال را پوشید و رد شد.
ولی یک دختر دیگر که شاهد ماجرا بود از روی لج بازی شالش را درآورد و نگاهی به ما انداخت که عکس العمل ما را ببیند. مادر من به او نیز با زبان خوش گفت «دخترم شالت را سر کن» و او در پاسخ به مادر من گفت «به شما ربطی ندارد و به خودم مربوطه».
دختران به آخر اتوبوس رفتند و با ایجاد سر و صدا، هلهله کنان و دست زدن به رقاصی نیز پرداختند در حالی که هیچ کدام از مسافران و رانندگان اعتراضی به آنان نکردند.باز مادرم به دختران گفت «یک کم شخصیت داشته باشید و سرو صدا نکنید و نرقصید»، ولی آنها ناگهان به چادر ما فحشهای رکیک دادند و به فحاشی خود نسبت به چادر ما ادامه میدادند.ما حرفی درباره چادر پوشیدن به آنها نزده بودیم، ولی آنها به چادر ما توهین و فحاشی میکردند.
چون همه دختران با هم سر و صدا و فحاشی میکردند و وسط حرف مادرم میپریدند؛ من بلند شدم و به طرف آنها رفتم تا صدایم به آنها برسد. گفتم «مادر من درباره چادر حرفی به شما نزده که این گونه فحش میدهید و مادرم فقط به شما گفت در اتوبوس جای رقاصی و سر و صدا کردن نیست».
حدود دو سه ایستگاه در حال عبور اتوبوس در خیابان این ماجرای فحاشی دختران ادامه یافت و من یک عکس نامحسوس از آنها گرفتم که متوجه نشوند، ولی بعد متوجه شدم عکس واضح نیست و تار افتاده است و هیچ فیلمی هم نگرفتم.
بی تفاوتی راننده
راننده که بیتفاوت به حرکت خود ادامه داده بود و در آینه اتوبوس ماجرا را مشاهده میکرد، در یک ایستگاه در مسیر توقف کرد و به حرکت خود ادامه نداد در حالی که حتی از جای خود بلند هم نشد تا به هتاکان هشدار دهد و یا اعتراضی نماید که ماجرا تمام شود.
یک دختر به طرف ما آمد و گفت «از کجا میدانید ما دانش آموز هستیم؟» و من در حالی که میخواستم از مادرم محافظت کنم دو دستم را دور مادرم حلقه کرده بودم و در یکی از دستهایم گوشی موبایل بود. دختر پرسید «آیا شما از ما فیلم گرفتید؟» و من جواب دادم «فیلم نگرفتیم»، ولی مادرم برای اینکه آنان دست از لجبازی بردارند و کمی به اشتباهشان و عواقب آن فکر کنند، گفت «بله از شما فیلم گرفته شده و فردا به مدرسه شما میآییم».
در همان لحظه همه آن هفت یا هشت نفر به سمت ما حمله ور شدند تا گوشی را از من بگیرند، چون من در حال محافظت از مادر بیمار خود بودم که در همان لحظه یکی از دختران چنگ زد و گوشی و پول که دستم بود افتاد و آنها برداشتند، من هم متقابل دستم را به سمت گوشی خود بردم تا آن را پس بگیرم.دو سه نفری من را هل دادند و من روی یکی از صندلیهای اتوبوس پرت شدم و سپس، چون ضربه سنگین بود از روی صندلی به کف اتوبوس افتادم.
در این لحظه از بیتفاوتی مردم و راننده بسیار ناراحت شدم و چندبار جیغ زدم در حالی که من در یک قدمی راننده در کف اتوبوس افتاده بودم، چون ما چند دقیقه قبل از آن، خود را برای خروج از اتوبوس و پیاده شدن در ایستگاه مقصد آماده کرده بودیم تا پیاده شویم و این ماجرای ضرب و شتم در حال توقف بیدلیل راننده در ایستگاه اتفاق افتاد.
مادر من به سمت دختران رفت تا موبایل من را از آنان بگیرد و من نیز در حالی که پس از افتادن درد شدیدی را در بدن خود احساس میکردم از جای خود برخاستم و به راننده اتوبوس ملتمسانه گفتم حرکت کن، چرا توقف کردهای؟ ما در ایستگاه بعدی پیاده میشویم.
به راننده گفتم شما از اول اشتباه کردید که آنان را در حالی که بدحجاب و یا کشف حجاب کرده بودند در ایستگاه سوار کردید و پس از رقاصی و فحاشی به آنان اعتراضی هم نکردید و الان هم پس از افتادن من کف اتوبوس هم اعتراض نکردید؟، راننده گفت «به من ربطی ندارد» و من به راننده گفتم «شاید نتوانم آن دختران را پیدا کنم، چون نمیشناسم، ولی شما را میشناسم و شماره اتوبوس شما را مینویسم و شکایت میکنم، مطمئن باش جریمه میشوی». راننده گفت «هر کاری میخواهی بکن».
هیچ مسافری از ما حمایت نکرد
راننده خیلی بیخیال بود و حتی نه اعتراضی کرد و نه به پلیس زنگ زد. فقط من ملتمسانه از او خواسته بودم تا به راهش ادامه دهد تا در ایستگاه بعدی به همراه مادرم پیاده شویم.
هیچ یک از مسافران هم از ما حمایت نکردند و اعتراضی هم نکردند. من، چون لنگ کفشم از پا بیرون افتاده بود دنبال آن میگشتم، ولی آنان اجازه نمیدادند که لنگ کفشم را پیدا کنم. در حالی که هنوز مادرم در حال تلاش برای پس گرفتن گوشی از آنان بود.
یک دختر دیگری که همراه آنان نبود و یکی از مسافران اتوبوس بود، احساس کردیم در حال فیلم گرفتن است که به او گفتیم تا از این کار خودداری کند و اگر فیلمی گرفته پاک کند، ولی او گفت فیلمی نگرفته است.
مادرم گوشی را از آنان گرفت، ولی هنوز گارد گوشی در دست آنان باقی مانده بود، گارد گوشی را با دندان پاره کردند و تهدید میکردند گوشی من را مجدد میگیرند و میشکنند، دختران، چون هنوز در حال فحاشی و زیاد تهدید میکردند و نیز راننده هم چنان در ایستگاه بیدلیل و بیتفاوت نسبت به ماجرا توقف کرده بود و به درخواست ما برای ادامه مسیر هم توجه نمیکرد، برای حفظ جانمان پیاده شدیم، یکی از دختران روی پله پایینی خروج اتوبوس ایستاد و باز به چادر ما و ستاد امر به معروف فحش داد.
پس از پیاده شدن ما و فحاشی مجدد دختران، راننده حرکت کرد و به مسیر خود ادامه داد و من پابرهنه به همراه مادرم به خانه رفتیم، پس از رسیدن به خانه به همراه برادرم برگشتیم و راننده را پیدا کردیم و کفش خودم را از او دریافت کردم.
برخی کانالها به اشتباه در چند روز اخیر نوشته بودند که ما را از اتوبوس بیرون کردند در حالی که ما خودمان پیاده شدیم، من و مادرم بدنمان کبود شده است و هنوز حال عمومی ما خوب نیست.
پس از ماجرا در مشورت با یکی از خویشاوندان خودمان تصمیم گرفتیم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر برویم و شکایت خود را تحویل دهیم و به پزشک قانونی و آگاهی هم مراجعه کردیم.
مطالبه ما این است که چرا اینقدر برخی بیتفاوتند؟ و اگر ناموس خودشان هم بود اینگونه ساکت مینشستند؟ دلیل بیتفاوتی عدهای از مردم از ترس ضرب و شتم و یا فحاشی به آمران معروف است.
پرونده به دادگاه رفته است، هم ستاد امر به معروف و هم در فضای مجازی و هم مردم خیلی از ما حمایت کردند و باعث شد کار سریعتر راه بیفتد.۲۰ دی که شکایت کردیم از هر جایی که به این موضوع برای پیگیری مربوط میشد از جمله حمل و نقل، شورای شهر به ما زنگ زدند.سخن من با افرادی که هنوز در زمینه امر به معروف و نهی از منکر مطالبهای ندارند این است که شاید راوی حادثه بعدی شما باشید.راننده به حراست حمل و نقل گفته من طرفین نزاع را جدا کردم، که اصلا این طور نبود و وقتی برای گرفتن کفشم نزد راننده رفتیم به برادرم گفته «ترسیده بوده و فشار خونش پایین افتاده بوده است و سرویس بعدی را در مسیر لغو کرده است».
درخواست من این است که قانون حجاب فقط اجرا شود و اقدام بزرگی انجام بدهند، اگر راننده یک تذکر ساده داده بود این اتفاق نمیافتاد، زیرا راننده اتوبوس باید حافظ جان مسافران باشد.من و مادرم کوتاه نمیآییم تا مطالبه گری ما به جایی برسد، زیرا ما صرفا شاکی نیستیم بلکه مطالبه اکثر مردم این است و همه مردم خواستار حجابند و بیتفاوتها فقط از ترس است در حالی که در قلبشان از بد حجابی خوششان نمیآید.
خیلی از مردم که ماجرا را شنیده بودند، در تماس با ما و نیز در فضای مجازی خیلی حمایت کردند که از همه آنان تقدیر میکنیم.مطالبه دیگر ما این است که اگر رانندگان اتوبوس و تاکسی و اصناف بیتفاوت نباشند، افرادی مثل ما مورد ضرب و شتم قرار نمیگیریم.سخن پایانی من و دیگر بانوان دغدغهمند یزدی این است که ما از نسل فاطمهایم و درباره رفع فساد از جامعه سکوت نخواهیم کرد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: امر به معروف ما حمایت راننده گفت چادر ما ضرب و شتم بی تفاوت سر و صدا مادر من او گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۵۰۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتوبوسهایی که به فرمان خانمها حرکت میکنند
ایسنا/خراسان رضوی تا چند سال پیش، انجام برخی مشاغل در انحصار مردان بود و از آنجا که دیدگاه عمومی جامعه نسبت به زنان، پرداختن به مشاغل آسان و متناسب با روحیات زنانه بود، زمینه فعالیت بانوان در اینگونه مشاغل فراهم نشد و ورود آنها به عرصه شغلهای سخت و مردانه دور از انتظار بود اما امروزه این دیدگاه تغییراتی داشته است.
ما امروز شاهد حضور و فعالیت بانوان در مشاغل مختلف از جمله مشاغل سخت و پرمخاطره هستیم و شاید بتوان گفت مرزبندی بین مشاغل، دیگر مانند گذشته پررنگ نیست. یکی از مشاغلی که در حال حاضر بانوان زیادی در آن فعالیت دارند، رانندگی با وسایل نقلیه سنگین از جمله اتوبوس است.
در یکی از تجربههای خود با خانمی که به عنوان راننده اتوبوس مشغول فعالیت بود، گفتوگویی داشتم. زمان زیادی را در ایستگاه اتوبوس منتظر خط ۹۴ بودم اما خبری از اتوبوس نبود تا اینکه اتوبوس کمکی وارد ایستگاه شد و جمعیت مسافران منتظر و شاید کمی مضطرب، سوار اتوبوس شدند، اتوبوسی که راننده آن یک خانم بود.
ژاله شندزی که ۵ سال سابقه رانندگی در جاده و اتوبوس بین شهری را نیز در کارنامه دارد، با بیان اینکه از حدود ۸ سال پیش به عنوان راننده اتوبوس درونشهری در مشهد فعالیت دارد، اظهار کرد: شغل ما سخت است اما من عاشق کارم هستم، به همین دلیل این شغل برای من سهل و آسان است. من از طریق این شغل با مردم در ارتباط هستم.
وی در خصوص نوع برخورد مردم با یک راننده خانم گفت: مردم از رانندگان خانم استقبال خوبی میکنند، شاید به دلیل اینکه رانندگان خانم احتیاط بیشتری دارند، البته زمانهایی هم بوده که با دیدن یک راننده اتوبوس زن متعجب شوند و نگران سلامتی خود باشند اما بعد از پیاده شدن من را تشویق و با محبت برخورد کردند.
شندزی افزود: وقتی مسافران با گفتن یک خسته نباشید یا یک لبخند، رضایت خود را نشان میدهند، این رفتارهای محبتآمیز در نحوه کار من تاثیر زیادی دارد. من عاشق مردم هستم، بنابراین خستگی برایم معنایی ندارد.
این راننده اتوبوس در خصوص چالشهای پیش روی رانندگان خانم عنوان کرد: مهمترین چالش برای ما رانندگان خانم این است که اضافه کار داشته باشیم. ما بانوان مسئولیت خانهداری هم داریم، بنابراین باید هم برای کار خانهداری وهم کار بیرون از خانه برنامهریزی کنیم، به همین دلیل اضافه کاری شرایط را برای ما دشوار میکند.
وی ادامه داد: چالش دیگری که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم این است که از هر سه جمعه تعطیلی، یک روز تعطیل باشیم که این هم نوعی اضافه کار محسوب میشود. در سالهای گذشته ما یکی در میان جمعهها تعطیل بودیم و اوضاع بهتر بود. امیدوارم شرایط به روال قبل برگردد.
شنذری که علاوه بر شغل رانندگی با اتوبوس به کارهای هنری از جمله تهیهکنندگی تئاتر نیز مشغول است، تصریح کرد: اغلب دوستانم میگویند کار هنری با شغلی که داری سنخیت ندارد و به لحاظ فضای کاری، یکی آرام و منعطف و دیگری سخت و پرتنش است، چطور این دو کار را با هم انجام میدهی؟
این راننده اتوبوس گفت: حقیقت این است که ما خانمها به طور کلی این توانایی و انعطاف را داریم که مشاغل مختلف را در کنار هم مدیریت کنیم، مانند بسیاری از بانوان که خانهدار هستند و در کنار آن مشاغل دیگری نیز دارند. برای من مدیریت کار خانهداری، کار هنری و شغل رانندگی اهمیت دارد و همیشه به گونهای برنامهریزی میکنم که به هیچکدام لطمهای وارد نشود.
وی در خصوص نحوه برخورد همکاران مرد خاطرنشان کرد: همکاران ما بیشتر مردان هستند اما همراهی، همکاری و حمایت لازم را دارند و هر زمان نیاز باشد، کمک میکنند.
شنذری با اشاره به نحوه برخورد خانواده خود با این شغل عنوان کرد: خانواده با شغل من هیچ مشکلی ندارند و هنگامی که این شغل را انتخاب کردم، با استقبال آنها روبهرو شدم و بیان کردند که باعث افتخارشان هستم.
این راننده اتوبوس بیان کرد: اگرصلاحیت رانندگی با وسایل نقیله سنگین برای بانوان وجود نداشت، این حرفه از سمت راهنمایی و رانندگی تایید نمیشد اما صدور گواهینامه پایه یک، برای خانمها نشاندهنده تایید صلاحیت آنها است. اگر همچنان این حرفه در جامعه ما مورد قبول افراد خاصی نیست، موضوع دیگری است. به نظر من انجام این شغل با رعایت تمامی شئونات لازم، نشانه توانمندی زنان است و من به این توانایی خانمها افتخار میکنم.
وی در خصوص انتظارش از مردم به عنوان یک راننده اتوبوس تصریح کرد: مردم بسیار فهیم هستند و بسیاری از موارد را رعایت میکنند، تنها خواهش من به عنوان یک راننده اتوبوس درونشهری این است که اگر گاهی هنگام خدمترسانی اتوبوس دیر به ایستگاه میرسد، شهروندان صبوری کنند، زیرا ممکن است برخی زمانها عوامل مختلفی از جمله کمبود ماشین، ترافیک، نقص فنی و... موجب تاخیر اتوبوس شود.
شنذری اضافه کرد: هر شغلی مشکلات و سختیهای خود را داشته و در کار ما نیز نقصها و کمبودهایی وجود دارد اما وقتی خوشحالی و شعف مردم را میبینیم و مشاهده میکنیم که از کار ما راضی هستند، دیگر کمبودها به چشم نمیآید و انجام کار برای ما خوشایند میشود.
در ادامه با چند نفر از مسافران اتوبوس گفتوگو کردم و نظرات آنها را در خصوص رانندگی خانمها پرسیدم. ابتدا به سراغ دانشآموزانی رفتم که در صندلی آخر اتوبوس نشسته و مشغول گپوگفت بودند. سارا که دانشآموز دوره دوم دبیرستان بود، اظهار کرد: من اغلب اوقات با اتوبوس به خانه برمیگردم و از اینکه در این مسیر گاهی اوقات با رانندگان خانم روبهرو میشوم، جای خوشحالی دارد. بسیاری از مواقع رانندگی خانمها از آقایان بهتر است، زیرا با ملاحظه رانندگی میکنند.
نعیمه که همراه سارا بود، به میان صحبتهای دوستش پرید و گفت: من قبلا که سوار اتوبوس میشدم و راننده، خانم بود کمی مضطرب میشدم و برای سوار شدن شک و تردید داشتم، اما الان این موضوع برای من عادی شده، زیرا رانندگان خانم توانستهاند خود و توانایی خود را ثابت کنند.
خانم میانسالی که از خرید به خانه برمیگردد و چرخ خرید خود را به سختی نگه داشته است، عنوان کرد: من همیشه آرزو داشتم که بتوانم روزی مشاغل سخت مانند این کار را انجام دهم و الان وقتی این رانندگان خانم را میبینم وافعا خوشحال میشوم، انگار خودم به آرزویم رسیدهام.
علیرضا از دیگر مسافران اتوبوس که در ردیفهای جلو و صندلی نزدیک به راننده نشسته بود، بیان کرد: در ابتدا که سوار اتوبوس شدم، از اینکه راننده خانم بود کمی تعجب کردم اما بعد مشاهده کردم که واقعا رانندگی خوبی دارند و به کارشان مسلط هستند.
راننده اتوبوس تنها یکی از صدها مواردی است که خانمها توانایی خود را نشان داده و به اثبات رساندهاند. قطعا اگر مجال و زمینه فراهم باشد و زنان نیز نسبت به مردان به طور برابر از امکانات برخوردار شوند، زمینه بروز و ظهور استعدادهای بیشتری در زمینههای مختلف را شاهد خواهیم بود.
انتهای پیام